در انتهای زمین
کومهیی بر دریا ساختهام
با پرکهای قاصدکانی
از اوین و بلزن
از قزلحصار و داخائو
از کهریزک و آشوییتس
و رد عشقهایشان را
برج سیمین ماه
بر مزارع آبها پاشیده است...
*** ***
آخرین دقیقه
انتهای نگاه نیست.
من از پشت پلکهایت رد شدهام...
به پسکوچههای آینده برگرد
به دفترهای بازِ باران رجوع کن
اسم خیسم را از نگاهت پاک نکن!
قرار ما با عشق...
س.ع.نسیم