بدترین نام ای اوین! روزی خرابت کرد خواهم
عبرت عبرتترین! روزی خرابت کرد خواهم
خشم خواهم چیدن از پرتابهٔ آتشفشانها
با فرودی پرطنین روزی خرابت کرد خواهم
ای غرور شوکت البرز و آرش از تو بیزار!
پتک کین در مشت کین روزی خرابت کرد خواهم
ای نماد پیر بیداد شهنشیخان خوننوش!
خشمخوار و خشمچین، روزی خرابت کرد خواهم
پاک میسازم شمیرانات را از شوکرانت
ای عبوس شب جبین! روزی خرابت کرد خواهم
من سرشک خاورانم؛ دارهای شصت و هفتم
با غریوی خوننشین روزی خرابت کرد خواهم
من عبور تازیانه از شیار زخم و دردم
خونچکان از آن و این، روزی خرابت کرد خواهم
من همان خونم که بر تیر خلاصات لخته گردید
دوزخ مرگآفرین! روزی خرابت کرد خواهم
خشتهایت را به آتش هدیه خواهم داد با خشم
ای تو نفرین زمین! روزی خرابت کرد خواهم
علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق)