اتحاد و اعتصاب و انقلاب!
سرتاسر وطن همه در رنج و در عذاب
از فقر و از فلاکت و از قحط نان و آب
جانها به لب رسیده دگر زین همه ستم
ای هموطن زمان خروش است و انقلاب
بنگر تو میهنات که در اشغال دیو و دد
ما را کند به موسم سختی چنین خطاب
برخیز بهر یاری این میهن اسیر
وقت است تا برای نجاتش کنی شتاب
خورده است خون مردم محروم و رنجبر
شیخ شریر که چهره فرو برده در نقاب
افکندهاند نقاب ریا را زچهرهاش
آن شب شکن یلان سلحشور راهیاب
افزون ز صد هزار از این سرو قامتان
جانباختند به راه رهایی و انقلاب
در امتداد راه رهیدن ز جور شیخ
با اتحاد و شورش و فریاد و اعتصاب
ره باز کن به جانب آزادی از ستم
راه قیام و شورش و پیکار و انقلاب
بنیاد این ولایت ملعون شیخ را
با آتشی عظیم بکن بر سرش خراب
جای درنگ نیست بهپاخیز هموطن
بر خصم خلق و میهن خود حمله چون شهاب
گودرز – مرداد ۹۹