در سرزمین من، بهار
افشانههای خون عاشقان را
شکوفه میکند.
داغبرگی از رنج شقایق بر دامان دارد
بر شبدیزی به رنگ آرزو
سیمینهٔ صبح را
بر کرانههای شکفتن
غربال میکند
در سرزمین من، بهار
باران تشنهٔ مادران
بر خندههای مقتول عزیزان است
در سرزمین من، بهار
با بنفش و صورتیهای معطر
از اشتیاق لبخند شهیدان طلوع میکند.
آه!
هوای چاک چاک سرزمین من
همیشه در بوی بهار شناور است.
ع. طارق
۲۸ اسفند ۱۴۰۱