استبداد و دیکتاتوری نمیداند که حنجرهٔ آگاهی را نمیشود بست. همچنان که دیدیم رژیم آخوندی سالها راه بر صدای هنرمندان ایران از جمله استاد شجریان بست. اما میبینیم که همهٔ آن لحظاتی که در سکوت گذشت امروز به یکباره امروز فوران کرده است. همهٔ آن شورها و خروشهای نهفته در ایران روزبهروز بیشتر سرخواهد کشید؛ گلوی شور و شوق رهایی و آزاد زیستن را نمیشود برای همیشه فشرده نگاه داشت. چرا که:
سیل است و پشت سد
انبوه میشود
چون آبشارها
بشکوه میشود
حتی اگر که سنگ چشمه شد از دشت ها روان
با موج رودها میاید و میآید
یک روز کوه میشود
با صخرههای صعب روانش
آتشفشان شعله فشانش
این کهکشان نور
آگاهی است و عشق رهایی ست
این رود انقلاب
دریای آفتاب
بر این شب تو ای شبانه نشین مار غار زی
بر بیت و بارو و برج ات
ای عنکبوت لاشه خور خون نیوش دهر
ای شیخک! ای پلیدک مردارزی
در روز سر کشی شورش آوران
در روز روز بزرگ مجاهدان
می بارد این شراره به بنیاد و بیت تان
این آه مردمان
این سوز بیامان
ای رود خونفشان
سیل است و پشت سد
انبوه میشود.
م. شوق۱۹ مهر ۹۹