شاعر خبر کنید!
از سرزمین شعر
از بهترینشان
شاید گرفت
نبض درختی که یخ زده
شاید سرود
در گوش پنجره
با لحن جویبار
با لهجهٔ غزل
شاعر خبر کنید!
باجوهری ز نور
براین شب سیه
شاید قلم کشد
یا زیر نام عشق
از سرتأکید، خط کشد
باید سلام گرم شعله
به پروانهها رساند
باید به وعدهٔ بلبل
وفا نمود
باید که قصهٔ گلها یکی یکی
از کوله بارحوصله
هر بار بشنویم
باید که در همایش باران
حضور یافت
باید ز پشت بام
از اوج درک سبز
با بینش بهار
به دنیا
نگاه کنیم
شاعر خبر کنید!
از بهترینشان
از سرزمین سبز
بعد از شب ستم
بانوی نو بهار
با دیدگان سبز
سبز زمردی
دردشت و کوهسار
با گام های سبز
از راه میرسد
شاعر خبر کنید!
شاعر خبر کنید!
حامد ص. ۲ دیماه ۱۴۰۲