728 x 90

شرم

شعر شرم
شعر شرم

شرم

سیلابی‌ست

که بنیادم را از جا می‌کند

 

فرو میریزم

همچون خانه‌های پل دختر

در گل و لای درد و شرم

 

مادرم

خواهرم

دستهایت

نه کفش عابران را

بل روی همه‌ٔ دینفروشان

و غارتگران را سیاه می‌کند

 

ای کاش می‌توانستم

جانم را

چون جوانان لرستان و خوزستان

سد هجوم سیل کنم

تا ویرانم نکند

ویران

ویران

ویرانه

 

م. شوق

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2fa4ad43-60c7-41ee-a2c6-d3dbf2c1f878"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات