هزار و پونصد شهید داد میزنن رأی ندید
هزارتا لعنت بگید به جانیای پلید
صدای نیکتا میاد ندای پویا میاد
از پارههای جگر از هواپیما میاد
صدای نیلوفرا از توی نیزار میاد
این حرف یک ملته اینجا اونجا میاد
رو برفای کردستان با خون کولبر بخون
رو صخرههای سیستان با خون سوختبر بخون
تو چاردیوار ایران ملت شده زندونی
رأیش چیه؟ یککلام میگن: سرنگونی
گورخوابا از اینطرف معتادا از اونطرف
میگن بازم رأی میخواد؟ این حاکم بیشرف؟
دورهٔ دینفروشا نوزادا کالا شدن
آخوندهای لاکچری تو دنیا رسوا شدن
سیلزدهایم غرق شدیم با بچههای معصوم
بیآب و بیبرق شدیم توی کپرهای بیبوم
سیل اومده تو کلاس نه دیکته و نه حساب
بچههامون بیکتاب معلمم رفت با آب
گورخوابا داد میکشن..... ما جای خواب نداریم
الهی سرنگون شن جز این جواب نداریم
دانشجو گفت فقیرم کارگر شدم! گرفتار
شلاقزدن به پاهام دزدای شیخ رانتخوار
شکنجهگر رأی میخواد؟ تا دستور تیر بده؟
مردمو غارت کنه هی حکم تکفیر بده؟
تو خیابون پاسدارش به مردما گیر بده؟
به مزدور لبنانیش چماق و زنجیر بده
هزار و پونصد شهید داد میکشن هزار بار
ازیاد ما نرفته سرهای اون سی هزار
سینههای صد هزار بسته شدن به رگبار
کی میرهای هموطن به قاتلا رأی بده؟
چل ساله این مملکت تو چنگ دیو و دده
رای دروغ میسازن این آخوندای بدکار
ما رأیامونو دادیم تو میدونا با شعار
رای ما سرنگونیست جز این چارهای نیست
تو هم بگو با تکرار..... رأی ما سرنگونیست.
م. شوق ۳۰بهمن ۹۸