بین هر چه ماه در این سالها
عاشق آن ماه آبان می شوم
مادرانش مام ایران گشتهاند
من هم از امروز ایران می شوم
مادر پژمان عجب شیر است و گرد
من قسم خوردم که پژمان میشوم
خشم طوفانیست در فریادشان
من صدای خشم طوفان میشوم
آه... ... می سوزم از آه داغشان
داغتر از آه سوزان میشوم
من که یک عمر است بیمادر شدم
می روم فرزند آنان می شوم
م. شوق
۱۱مرداد۱۴۰۰