گم شوید از این وطن شیادها
ای شما سرچشمهٔ بیدادها
دینتان غارت جنایت قتل و جور
ای شما زایندهٔ جلادها
گم شوید از این وطن شیادها
این وطن خاک شماها نیست نیست
ای به کار توطئه استادها
فتنهٔ ایران ما بودید و حال
شد تمام این دور استبدادها
گم شوید از این وطن شیادها
از ستمهای شما ایران ما
پر شده از بانگ استمدادها
هر خیابان هر گذر هر خانه ای
می کشد بر مرگتان فریادها
گم شوید از این وطن شیادها
از شما این سرزمین روشنی
غرقه شد در سوگ و غم فریادها
بی وطن ها از شما رفت این وطن
با هر آنچه داشته بر بادها
گم شوید از این وطن شیادها
آی خونخواران که نوشیدید بس
خون بس فرزانهها فرشادها
از شما شد این فلات سبز و شاد
سر به سر هر سوی گورآبادها
گم شوید از این وطن شیادها
این زمان می خیزد از هر خانه ای
کاوهای از تیرهٔ حدادها
سرنگون میسازد آن بیت فریب
می کند ویران ستم بنیادها
گم شوید از این وطن جلادها
م.شوق