طی سالهای اشرفی در ماموریت بودن؛ در هر لحظه قلبم با تکتک همرزمانم در شهر شرف اشرف بود. با گامهای آنها قدم برمیداشتم و در خروش آنها فریاد میگشتم و با هر مجروحی درد میکشیدم و با هر شهیدی بهخاک میافتادم و با هر هیهات آنان هر روز خود را عاشورا و هر زمینی را کربلا میدیدم و همواره در تمامی این لحظات سخت و دردناک تنها به یک چیز میاندیشیدم، به روز انتقام، انتقامی سخت از دژخیمان، انتقامی آنچنان که قرآن نویدش را داده است...
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون. روز دادخواهی مظلوم بر ظالم سختتر است...
هرچند کلمات قادر به وصف اشرف و اشرفیان نیست ولی آنان بهراستی مصداق این آیه قرآ ن هستند که:
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا.
از مومنین کسانی هستند که به عهد خود با خدا وفا کردند و بعضی دیگر از آنان در انتظار وفای به عهد و پیمان خود هستند و هیچ تغییری در آن ندادهاند...
از اینرو هر اشرفی شهید، جاودانه فروغ و هر اشرفی آماده برای سرنگونی جزو همین مؤمنینی هستند که خداوند در این آیه از آنان یاد کرده است.
بهیاد تمامی آن یاران و همرزمان شهید و مجروح و اسیر و مفقود اشرفیمان در ۶ و ۷مرداد و ۱۹فروردین و ۱۰شهریور و ۷آبان و... و آنان که همچنان پرچم شرف و افتخار مجاهد خلق را در شهر شرف اشرف همواره بهکف دارند و در مسیر سرنگونی بهپیش میتازند، حماسهسازان مکتب صدق و فدا...
چو اشرف نباشد
چو اشرف نباشد تن من مباد
که بی اشرفم سر بر این تن مباد
به اشرف شود نام ایران بلند
به گیتی شود پرچمش سربلند
همه شیراوژن همه سربهدار
به دیدار ایرانزمین بیقرار
همه کوهمردند و گردنفراز
زنانش چو شیراند و بس سرفراز
همه پر ز مهرند و عشق و وفا
بجنگند در راه صلح و صفا
ببستند پیمان به خون با خدا
کنند در ره خلق جان را فدا
زن و مرد جنگند در هر زمان
نیابی چو ایشان یکی در جهان
خوشا هر که شد همره اشرفی
بشد جان فدا در ره اشرفی
که هر کس بدین راه اندیشه کرد
ره خلق و راه خدا پیشه کرد
الذین یوفون بعهدالله ولاینقضون المیثاق...
کسانیکه به پیمان خدا وفادارند و عهد او را نمیشکنند...
خاک پای مولا و جمع مجاهدین و خلق محروم و تحت ستم ایران...