«یک سروده از یک بزرگ و یک اقتفا از یک کوچک»
«آه اگر آزادی سرودی میخواند، کوچک
همچون گلوگاه پرنده ای
هیچ کجا دیواری فرو ریخته بر جای نمیماند
سالیان بسیاری نمیبایست
دریافتی را
که هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است... »
شاملو
*********
آزادی سرودهایش را می خواند
در اقتفای شعر شادروان شاملو که سرود: آه اگر آزادی سرودی میخواند.....
****************************************************************************
آزادی سرودهایش را میخواند
با گلوهای ما
و جوانان ما
بر دیوارهای سلولها
و سنگرها
من خوانده ام
سرودهای آزادی را
در سنگرهای لیبرتی
آنجا که خون انبوه یارانم را
با بتون ها آمیخته دیدم
و لیبرتی
بهمعنی آزادی بود
من شنیدهام سرودهای آزادی را
از گلوهای رزمندگان
اگر شما نشنیده اید
اگر شاعران نشنیدهاند
من به چشم دیدهام
صفوف پرندگان و پرستوها را
که به سوی سرزمینشان پر کشیدند
و من دیدهام غیاب بسیاران را
که بر فوج پرستو چشم بستند
و اشرف بهمعنای شرف بود
و آه اگر آزادی روزی دهان باز کند
چه دردها دارد که بگوید
از دهان گنجشک دل من
برای شاعرانی که امروز
با شعر بازی میکنند
و با سرود
و با گلوگاه
و با پرنده
و با پرواز
و به دیوار تن میدهند که فرو نریزد
م. شوق