یک خبر خوب: صدهزار نفر از امت همیشه در صحنه، در یک اقدام انقلابی صدهزار دیش ماهواره را داوطلبانه به نیروی انتظامی اهدا کردهاند تا برادران غیور نیروی انتظامی در یک اقدام انقلابی با تانک و زرهی روی آنها بروند و آنها را له و لورده کنند.
تعدادی از این صدهزار نفر کسانی بودهاند که تحت ارشادات برادران سپاه و دادستانی و سایر ارگانهای انقلابی، خوب خوب، به مضرات ماهواره پی برده و «داوطلبانه» دیشهای ماهوارهٴ خود را آورده و تحویل برادران دادهاند. تعدادی هم با خرید و اهدای آنتنها و دیشها سعی کردهاند در ثواب این کار شریک شوند؛
اما حالا متأسفانه این وسط کسانی و روزنامههایی پیدا شدهاند (از جمله در روزنامه مردمسالاری که با پول این نظام مقدس الهی منتشر میشوند) که این اقدام انقلابی را زیر سؤال برده و حرفهایی از این قبیل میزنند که 71درصد مردم تهران ماهواره نگاه میکنند و اهتمام مسئولان را که «با جدیت هرچه تمامتر درصدد ریشهکن کردن ماهواره و دیشها هستند و هر از چندگاهی مراسمی برای امحای دیشهای ماهواره برگزار میکنند» مورد تمسخر قرار داده و حتی آن را خندهدار توصیف میکنند و مینویسند: «در آینده نزدیک، دو هزار شبکه ماهوارهیی روی تلفنهای همراه به آسانی قابل دریافت خواهد بود. شاید 5سال دیگر به این کارهای خودمان بخندیم!» .
جواب بنده به آنها این است که اولاً تا 5سال دیگر کی مرده کی زنده؟ اما اگر انشاالله تا آن موقع نظام مقدس الهی ما باشد و به خدماتش به اسلام و مسلمین ادامه دهد؛ آن موقع هم امت همیشه در صحنه به جای صدهزار دیش ماهواره، نذر میکنند و یک میلیون تلفن همراه برای امحا تحویل برادران میدهند. ثانیاً ما همیشه بعداً
اگر چه امحای داوطلبانه دیشهای ماهواره کمک زیادی به شکوفایی اقتصاد کشور و بهخصوص اقتصاد مقاومتی کشور میکند و در هزینههای نیروی انتظامی که باید با بالا رفتن از در و دیوار مردم، خود را به پشتبام مردم میرساندند و با پایین آمدن از طریق راپل» دیشها را از آن بالا به پایین میانداختند ، کلی صرفهجویی میشود…
اما خداییش، امحای ماهواره، یک راهحل وسط راهی است. راهحل قطعی و صد درصد انقلابی را بنده سراغ دارم و همین اخیراً از قلم یکی از عقلا و معمرین نظام به نام «استاد حیدر رحیمپور ازغدی» هم خواندم که دربارهٴ مبارزه با مفاسد اقتصادی و حقوقهای کلان نوشته بودند: «کجاست «شیخ خلخالی» این دوران که همین فردا در پیشخوان هر دادگستری, طناب داری برپا کند و یکایک دزدان را در انظار مردم به محاکمه کشیده و تبهکاران اقتصادی را قصاص کند تا انقلاب برای مردم و مردم برای انقلاب بمانند و دشمنان, دیگر ما و اسلاممان را به سخره نگیرند و امر رهبر بر زمین نماند» (خبرگزاری تسنیم 27تیر 95)
بله راهحل مسألهٴ ماهواره هم، مثل سایر مسائل، « انقلابی» و «خلخالی» وار است. این ماهوارهٴ خبیث که الآن پشت بامهای میهن اسلامی ما از انبوه آنتنهای آن شده عینهو مثل جنگل، همین است. اگر «شیخ خلخالی» های دوران که ماشاالله نظام مقدس ما پر از آنهاست، روزانه تعداد انگشتشماری یعنی مثلاً فقط صدتا دویست تا، سیصدتا از دارندگان ماهواره را از آنتنهایشان در همان بالای بام یا تراس خانهشان حلقآویز میکردند، آن وقت میدیدیم که ریشهٴ این جنگل منحوس هم میخشکید و دیگر اساس نظام مقدس الهی این طور به لرزه و تکان و شکان در نمیآمد! در آن صورت میدیدیم که بلای خانمانسوز ماهواره هم چطور مثل بلای خانمانسوز مواد مخدر و اعتیاد و بدحجابی و غیره… ظرف چند روز از این مملکت رخت برمیبست! بنده درخواست دارم که مسئولان نظام این رهنمود انقلابی استاد حیدر را مانند رهنمود حجتالاسلام قرائتی که دانشگاهها صبحها زنانه و بعدازظهرها مردانه باشند در مورد حل همهٴ مسائل بهکار بگیرند و اصلاً از اینکه دیگران به ما بخندند، واهمه نداشته باشند! «بگذار بخندند! اصلاً ما میخواهیم دنیا به ما بخندد» (امام خمینی).
تعدادی از این صدهزار نفر کسانی بودهاند که تحت ارشادات برادران سپاه و دادستانی و سایر ارگانهای انقلابی، خوب خوب، به مضرات ماهواره پی برده و «داوطلبانه» دیشهای ماهوارهٴ خود را آورده و تحویل برادران دادهاند. تعدادی هم با خرید و اهدای آنتنها و دیشها سعی کردهاند در ثواب این کار شریک شوند؛
اما حالا متأسفانه این وسط کسانی و روزنامههایی پیدا شدهاند (از جمله در روزنامه مردمسالاری که با پول این نظام مقدس الهی منتشر میشوند) که این اقدام انقلابی را زیر سؤال برده و حرفهایی از این قبیل میزنند که 71درصد مردم تهران ماهواره نگاه میکنند و اهتمام مسئولان را که «با جدیت هرچه تمامتر درصدد ریشهکن کردن ماهواره و دیشها هستند و هر از چندگاهی مراسمی برای امحای دیشهای ماهواره برگزار میکنند» مورد تمسخر قرار داده و حتی آن را خندهدار توصیف میکنند و مینویسند: «در آینده نزدیک، دو هزار شبکه ماهوارهیی روی تلفنهای همراه به آسانی قابل دریافت خواهد بود. شاید 5سال دیگر به این کارهای خودمان بخندیم!» .
جواب بنده به آنها این است که اولاً تا 5سال دیگر کی مرده کی زنده؟ اما اگر انشاالله تا آن موقع نظام مقدس الهی ما باشد و به خدماتش به اسلام و مسلمین ادامه دهد؛ آن موقع هم امت همیشه در صحنه به جای صدهزار دیش ماهواره، نذر میکنند و یک میلیون تلفن همراه برای امحا تحویل برادران میدهند. ثانیاً ما همیشه بعداً
اگر چه امحای داوطلبانه دیشهای ماهواره کمک زیادی به شکوفایی اقتصاد کشور و بهخصوص اقتصاد مقاومتی کشور میکند و در هزینههای نیروی انتظامی که باید با بالا رفتن از در و دیوار مردم، خود را به پشتبام مردم میرساندند و با پایین آمدن از طریق راپل» دیشها را از آن بالا به پایین میانداختند ، کلی صرفهجویی میشود…
اما خداییش، امحای ماهواره، یک راهحل وسط راهی است. راهحل قطعی و صد درصد انقلابی را بنده سراغ دارم و همین اخیراً از قلم یکی از عقلا و معمرین نظام به نام «استاد حیدر رحیمپور ازغدی» هم خواندم که دربارهٴ مبارزه با مفاسد اقتصادی و حقوقهای کلان نوشته بودند: «کجاست «شیخ خلخالی» این دوران که همین فردا در پیشخوان هر دادگستری, طناب داری برپا کند و یکایک دزدان را در انظار مردم به محاکمه کشیده و تبهکاران اقتصادی را قصاص کند تا انقلاب برای مردم و مردم برای انقلاب بمانند و دشمنان, دیگر ما و اسلاممان را به سخره نگیرند و امر رهبر بر زمین نماند» (خبرگزاری تسنیم 27تیر 95)
بله راهحل مسألهٴ ماهواره هم، مثل سایر مسائل، « انقلابی» و «خلخالی» وار است. این ماهوارهٴ خبیث که الآن پشت بامهای میهن اسلامی ما از انبوه آنتنهای آن شده عینهو مثل جنگل، همین است. اگر «شیخ خلخالی» های دوران که ماشاالله نظام مقدس ما پر از آنهاست، روزانه تعداد انگشتشماری یعنی مثلاً فقط صدتا دویست تا، سیصدتا از دارندگان ماهواره را از آنتنهایشان در همان بالای بام یا تراس خانهشان حلقآویز میکردند، آن وقت میدیدیم که ریشهٴ این جنگل منحوس هم میخشکید و دیگر اساس نظام مقدس الهی این طور به لرزه و تکان و شکان در نمیآمد! در آن صورت میدیدیم که بلای خانمانسوز ماهواره هم چطور مثل بلای خانمانسوز مواد مخدر و اعتیاد و بدحجابی و غیره… ظرف چند روز از این مملکت رخت برمیبست! بنده درخواست دارم که مسئولان نظام این رهنمود انقلابی استاد حیدر را مانند رهنمود حجتالاسلام قرائتی که دانشگاهها صبحها زنانه و بعدازظهرها مردانه باشند در مورد حل همهٴ مسائل بهکار بگیرند و اصلاً از اینکه دیگران به ما بخندند، واهمه نداشته باشند! «بگذار بخندند! اصلاً ما میخواهیم دنیا به ما بخندد» (امام خمینی).