بحر طويل
باز این غلغله از چیست بپا کردهاید ای ملت ایران، که: «این قاری بیت کیست؟ ، که این گند از او رو شده و کاسه و نیم کاسهی آقا ناگهان چپه و وارو شده، ای وای!... آقا سیدعلی آن رهبر عظمای ولایت! و هر آن حاکم قوهی قضاوت! همگی مانع یارو شدهاند؟!»، در عجبم من ز شما ملت با دانش ایران، ز چه انگشت به دندان بگرفتید و حیران همگی در عجبید از خبر فسق و فجوری که سر کوه یخش درز نمودهست به اخبار، باباجان! ز چه حیرت بنمودید ازین کار؟ ، مگر چیز عجیبیست مگر کار غریبی ست ازین قافلهی رذل و دغلکار، و مگر قتل و جنایت، و همه جور ریا بیحد و غایت، و مگر مکر و رذالت و فریب و کلک و سرقت و اخلاق کثافت و تجاوز به زمین و به زمان و همة کون و مکان دور و بعید است ز دستگاه خمینی و همین هاشمی و خاتمی و شیخ فریدون و همین خامنهای قلهی افساد به دستگاه ولایت! و مگر رفته ز یاد همهتان آن مثل خوب قدیمی که «از کوزه تراود به برون آنچه درو هست». مگر از کوزهی گندیدهی پر چرک و لجن، منتظر ادکلن و عطر و گلابید؟! نشنیدید که این بلبل آقا به تهدید بهگفته ست که گر دست به بنده بزنید، حکم به این بنده دهید فاش کنم کیسه اسرار، همه با سند و مدرک و آمار، و آن گندهترینهای فساد را همگی میکشم از کوزه برون؟ حال بگویم که چه باید بکنید؟ کوزهی این قوم کثیف را ز سر قلهی البرز بکوبید به صخره که بریزد همه چرکش به دل آتش جوشان و مذاب، تا که سر چشمهی این رود کثافت به وطن بند شود. ار چه ز دودش همه افلاک پر از گند شود حرف دیگر نیست جز این کار شما را.
بیژن روشن 6آبان95.
بیژن روشن 6آبان95.