728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

پنجره ما را می‌خواند

-

پنجره، یار دیرین کوچهٴ تاریخ، هم‌چنان چشم به کوچه دارد. هم‌چنان دلواپس کوچه است. گاهی توی کوچهٴ تاریخ، بوی غم و غبار، هم‌چون رودی در دل زمانه جاری می‌شود. آنوقت پنجره غمی سنگین را به دوش می‌کشد. بعد محتاج کسی می‌شود که بیاید و پنجره را باز کند و داد بکشد: «آهای!... کوچه نیازمند نسیمی عطرآگین است. از رایحة گلهای سرخ، عطری بیاورید». گاهی هم که بوی سکون توی کوچه می‌پیچد، پنجره باز آرزو می‌کند: «آهای... . باید رفت و رایحة شرف را از گلستان قلبهای سرشار عزم و اراده برای کوچه هدیه آورد. باید بوی تسلیم را از کوچه تاریخ زدود و عطر دل‌انگیز غنچه‌های سرخ آزادی را به کوچه هدیه کرد.

   پنجره منتظر است... ... باید رفت، باید رفت به‌دنبال رایحه گل‌های سرخ آزادی...
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f2f78e19-cea8-4eb4-a218-e3a2a69baee8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات