728 x 90

حکایت سعدی زمانه و رسم پهلوانی

رسم پهلوانی
رسم پهلوانی
در گذرها، حجله‌ها بود و تمثال پهلوانی در کوچه‌ها.
به‌رسم فروتنی به زورخانه شدم.
در و دیوار آذین بسته بود و آراسته و پهلوانان چهره برافروخته، به ضرب مرشد زورها در بازوها اندوخته به ورزش می‌کوشیدند.

جوشی بود و خروشی، گفتم این چه دگرگونیست.
پهلوانی گفت رسم پوریایی زنده گشته و طریق رزم آرایی، تا مگر همگان جان فدای ایران کنیم و طرحی نو در اندازیم و رسم دستاربندان براندازیم.

یاد کرد از گردی بود اصغر نام که دستار ملایان مکار ستم پیشه در هم پیچیده و بر زمین افکنده با غریو جانم فدای ایران جان به ره آزادگی نهاده است.

دیگری به شادی در سخن آمد که: دیگر آرش و سیاوش افسانه نیست و دوران دورهٴ پهلوانیست.

این دو بیت حکیم فردوسی در یادم آمد که.
بزرگی و کردار و نام بلند به نزد گرانمایگان ارجمند

بباشیم برداد و یزدان پرست نگیریم دست بدی را به دست

                                                                                     از الف صحت.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f91fc20c-e55b-4884-8e3f-dd7d6713aaec"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات