728 x 90

برای کردستان برادرم!

برای سرزمینی مجروح
چه می‌توان سرود
              که شادش کند؟

            چون شمشیری، بر فرق دشمنانش!
و تو از من شعری می‌خواهی

که نمی‌توانمش سرود.
اما
بگیر! برادر گرامی من!
 
شعله‌ای از این آرزو مرا

که ایمانی نیز هست:

          «رنج از گرده‌های کردستان برمی‌خیزد
     چرا که تو دوستش داری

    و زیرا که

برادران و خواهران تو

بر یالها و سینهٴ دشتهایش به خون غلطیده‌اند.
 
و باز هم زیرا که
مشعلی فراراه ماست.
با شعله‌هایی حقیقی
رنج از گرده‌های کردستان برمی‌خیزد
چرا که چشمان مشعلمان فروزان است.
چون شمشیری که از کردستان تو
و خراسان من
دفاع می‌کند.
من دیده‌ام
پیشمرگانی را در هنگام شهادت
و کودکانی
ازخراسان و تهران
که مجاهدانی شدند
و برای کردستان می‌جنگند
م. شوق.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6bf35e44-e030-4286-b2fd-128278cc342e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات