کازو ایشیگورو، رمان نویس انگلیسی ژاپنی تبار در حالی جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷ را از آن خود کرد که در فهرست گمانه زنیهای این جایزه چندان مطرح نبود.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد.
وی در ۸نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی در ژاپن متولد شد. پدرش که یک پژوهشگر آبهای آزاد بود، در سال ۱۹۶۰ به بریتانیا مهاجرت کرد و این پسر در انگلستان پرورش یافت و نخستین بار در سال ۱۹۸۹ به ژاپن سفر کرد. همان سالی که تحصیلاتش را در رشته زبان انگلیسی و فلسفه در دانشگاه کنت به پایان رسانده بود. پیش از آن کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی گرفته بود.
ایشی گورو با همان نخستین رمانش بهعنوان نویسندهای صاحب سبک خود را شناساند. ایشیگورو تأیید میکند که صحنهپردازی دو رمان اولش تخیلی بودهاست.
تعدادی از رمانهای او در زمان گذشته اتفاق میافتند. رمانهای ایشیگورو اغلب از زبان اول شخص نقل میشوند و راوی عموماً کاستیهای شخصیتی دارد. شیوهایشیگورو این است که به راوی اجازه دهد این ویژگیها را به تدریج در خلال داستان آشکار سازد. از این رو نویسنده حس شفقتی در خواننده ایجاد میکند که باعث میشود ایرادهای راوی را ببیند و در عینحال با او حس همدردی داشته باشد. این احساس شفقت غالباً از عمل راوی یا اغلب از انفعال او ریشه میگیرد.
داستانهای او اغلب بدون نتیجهگیری مشخص هستند. مشکلات پیش روی شخصیتهای داستانهای او در گذشته مدفونند و حلناشده باقی میمانند. به همین دلیل ایشیگورو خیلی از داستانهایش را با نوعی تسلیم و کنار آمدن غمانگیز به پایان میبرد. شخصیتهایش گذشته خود و آنچه حالا شدهاند را میپذیرند و اغلب درمییابند که این پذیرش برایشان آرامش به ارمغان میآورد و به آشفتگیهای ذهنیشان را به پایان میرساند. این را میتوان نوعی بازتاب ادبی پدیده مونو نو آواره در فرهنگ ژاپنی دانست.
در رمان «منظره پریدهرنگ تپهها» او سرگذشت زنی ژاپنی را روایت میکند که بعد از مرگ همسرش و خودکشی دخترش دوران بارداریاش در ناکازاکی را در یک عمارت بلندمرتبه در شهری که با خاک یکسان شده به یاد میآورد.
او یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است و در سال ۱۹۸۶برای کتاب هنرمندی از جهان شناور برندهٔ جایزهٔ وایتبرِد و در سال ۱۹۸۹ برای کتاب بازماندهٔ روز برندهٔ جایزهٔ بوکر شد.
وی در ۸نوامبر ۱۹۵۴ در ناگازاکی در ژاپن متولد شد. پدرش که یک پژوهشگر آبهای آزاد بود، در سال ۱۹۶۰ به بریتانیا مهاجرت کرد و این پسر در انگلستان پرورش یافت و نخستین بار در سال ۱۹۸۹ به ژاپن سفر کرد. همان سالی که تحصیلاتش را در رشته زبان انگلیسی و فلسفه در دانشگاه کنت به پایان رسانده بود. پیش از آن کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی گرفته بود.
ایشی گورو با همان نخستین رمانش بهعنوان نویسندهای صاحب سبک خود را شناساند. ایشیگورو تأیید میکند که صحنهپردازی دو رمان اولش تخیلی بودهاست.
تعدادی از رمانهای او در زمان گذشته اتفاق میافتند. رمانهای ایشیگورو اغلب از زبان اول شخص نقل میشوند و راوی عموماً کاستیهای شخصیتی دارد. شیوهایشیگورو این است که به راوی اجازه دهد این ویژگیها را به تدریج در خلال داستان آشکار سازد. از این رو نویسنده حس شفقتی در خواننده ایجاد میکند که باعث میشود ایرادهای راوی را ببیند و در عینحال با او حس همدردی داشته باشد. این احساس شفقت غالباً از عمل راوی یا اغلب از انفعال او ریشه میگیرد.
داستانهای او اغلب بدون نتیجهگیری مشخص هستند. مشکلات پیش روی شخصیتهای داستانهای او در گذشته مدفونند و حلناشده باقی میمانند. به همین دلیل ایشیگورو خیلی از داستانهایش را با نوعی تسلیم و کنار آمدن غمانگیز به پایان میبرد. شخصیتهایش گذشته خود و آنچه حالا شدهاند را میپذیرند و اغلب درمییابند که این پذیرش برایشان آرامش به ارمغان میآورد و به آشفتگیهای ذهنیشان را به پایان میرساند. این را میتوان نوعی بازتاب ادبی پدیده مونو نو آواره در فرهنگ ژاپنی دانست.
در رمان «منظره پریدهرنگ تپهها» او سرگذشت زنی ژاپنی را روایت میکند که بعد از مرگ همسرش و خودکشی دخترش دوران بارداریاش در ناکازاکی را در یک عمارت بلندمرتبه در شهری که با خاک یکسان شده به یاد میآورد.
پیش از جایزه نوبل امسال وی جوایز دیگری هم گرفته بود:
۱۹۸۲- جایزه یابود وینفرید هولتبی برای منظره رنگپریده تپهها
۱۹۸۶- جایزه وایتبرد برای هنرمندی از جهان شناور
۱۹۸۹- جایزه بوکر برای بازمانده روز
۱۹۹۸- شوالیه ادب و هنر فرانسه
برجستهترین آثار او که به فارسی هم ترجمه شده، عبارتند از:
«بازمانده روز» (ترجمه نجف دریابندری)
«منظره پریدهرنگ تپهها» (ترجمه امیر امجد)
«هرگز رهایم مکن» (ترجمه سهیل سمی)
دیگر نوشتههای او با ترجمههای فارسی:
«هنرمندی از جهان شناور» (ترجمه یاسمین محمدی)
«تسلی ناپذیر» (ترجمه سهیل سمی)
«وقتی یتیم بودیم» (ترجمه مژده دقیقی)
«غول مدفون» (ترجمه سهل سمی)
«تسلی ناپذیر» (ترجمه سهیل سمی)
«وقتی یتیم بودیم» (ترجمه مژده دقیقی)
«غول مدفون» (ترجمه سهل سمی)