دلتنگم
از آن که
ترانههای تاریک
باید از تو در روشنی به رقص در میآمدند
و غروبهای زندگی
بعد از تو
با نور امیدی به شب میگراییدند
اما ما در توفان شقاوتها پیش میرویم
و نور تو
در ورای ابرهای شیطانی ست
از آن که
ترانههای تاریک
باید از تو در روشنی به رقص در میآمدند
و غروبهای زندگی
بعد از تو
با نور امیدی به شب میگراییدند
اما ما در توفان شقاوتها پیش میرویم
و نور تو
در ورای ابرهای شیطانی ست
تمام تلاشم
اندیشه به زیبایی واژگان دستان توبوده است
تا شریعت مهربانی را
همیشه آیینهای کنم
و بتابانم
اندیشه به زیبایی واژگان دستان توبوده است
تا شریعت مهربانی را
همیشه آیینهای کنم
و بتابانم
دلتنگ
به امید طلوع های پیاپی مهربانیهای تو
در صبحهای آهنگین جهان
شبها را طاقت میآورم
میآوریم -
به امید طلوع های پیاپی مهربانیهای تو
در صبحهای آهنگین جهان
شبها را طاقت میآورم
میآوریم -
ای که طریقت تو
آبیترین نگاه ملاطفت و مهربانی
و تسلابخش ترین دستی ست
که بر شانه هایم مینشیند
وقتی از کثرت شقاوتها
به گریه میافتم
جهان خورشیدهای تو را میخواهد
بیا!
که از آن همه باشی!
آبیترین نگاه ملاطفت و مهربانی
و تسلابخش ترین دستی ست
که بر شانه هایم مینشیند
وقتی از کثرت شقاوتها
به گریه میافتم
جهان خورشیدهای تو را میخواهد
بیا!
که از آن همه باشی!
م. شوق