تقدیم به روح پرفتوح خواهر بزرگوارم، مجاهد صدیق فخری اصفهانیان
این زن دو قانون را به من اثبات میکرد
وقتی مرا در لحظههایش مات میکرد
میشد که قلبت یک پدیده باشد از عشق
نیروی جنگش را به بیرون پاشد از عشق
میشد انرژی را بدلسازی درون ات
از عشق قدرت آوری بیرون ز خون ات
الگوی تاثیر پدیده پیش من اوست
اویی که در جنگش نمیگنجید در پوست
اویی که دیدم من به چشمانی پر انکار
اویی که میجنگید با ده مرد خونخوار
زن بود و میغرید بر مردان وحشی
زن بود و من دیدم، زن و اینگونه نقشی؟!
رگهای من مثل ظروف مرتبط شد
شرم و شرف در خون گرمم مختلط شد
هر بار میدیدم همین احساس در من
میگفت با من تف بر آن تاریخ بیزن
میگفت پس تاریخ انصافش کجا رفت
از خامه سرد مورخ کی حیا رفت
حالا که فخری رفته در من یک زنی هست
تهمینهیی، یا گیتی یی، یا سوسنی هست
یارا بیا اینجا و در اوج دلیری
در عکس این زن کن تماشا روح شیری
م. شوق
این زن دو قانون را به من اثبات میکرد
وقتی مرا در لحظههایش مات میکرد
میشد که قلبت یک پدیده باشد از عشق
نیروی جنگش را به بیرون پاشد از عشق
میشد انرژی را بدلسازی درون ات
از عشق قدرت آوری بیرون ز خون ات
الگوی تاثیر پدیده پیش من اوست
اویی که در جنگش نمیگنجید در پوست
اویی که دیدم من به چشمانی پر انکار
اویی که میجنگید با ده مرد خونخوار
زن بود و میغرید بر مردان وحشی
زن بود و من دیدم، زن و اینگونه نقشی؟!
رگهای من مثل ظروف مرتبط شد
شرم و شرف در خون گرمم مختلط شد
هر بار میدیدم همین احساس در من
میگفت با من تف بر آن تاریخ بیزن
میگفت پس تاریخ انصافش کجا رفت
از خامه سرد مورخ کی حیا رفت
حالا که فخری رفته در من یک زنی هست
تهمینهیی، یا گیتی یی، یا سوسنی هست
یارا بیا اینجا و در اوج دلیری
در عکس این زن کن تماشا روح شیری
م. شوق