728 x 90

«آنجا ایماژی ست»

انجا ایماژی است
انجا ایماژی است

آنجا ایماژی ست

که دیوانه‌ام می‌کند

خیالهایم را کابوس

و شکر را در دهانم

به سیانور بدل می سازد

 

اگر آتش نگرفته ام

اما

احساس ننگ بسیار کرده ام

 

احساس بی‌شرافتی

مرگ

 

احساس مرگ شعر

 

نوشیدن آتش چرکین دوزخ

بیزاری از زیستن بر زمین

 

ای کاش

در میان وحوش زندگی می‌کردم

با گرازان

و ماران و کفتاران

 

و نفرین به شعر من اگر

تیغه‌ٔ آتشی نباشد

بر نگاه بشریت ناظر

 

بنگر ای بشریت

آنجا ایماژیست

 

م. شوق

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/31ac9e0a-c7c7-49f4-a504-d20c9e354dc9"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات