شب و روز ورد زبان نظام
شده انتقام، سفت و سخت انتقام
از آقا و تهدید رعبآورش
ز خرناس شیخان دور و برش
سپاه و بسیج و وکیل و وزیر
ز پیر و جوان از صغیر و کبیر
همه دم زنند یکسر از انتقام
کشیده همه تیغها از نیام
سرانجام با بوق و کرنا و دف
روان گشت موشک به سوی هدف
خنک شد دل رهبر داغدار
بشد لشگر دشمنان تار و مار
چنان بود این ضربه سنگین و سخت
که شد گیج از آن دشمن تیره بخت
خبر آمد از ماجرا اینچنین
ز یک روای و مخبر تیز بین
چنین گفت آن راوی تیز هوش
دگر باره آن کوه، نزایید موش
به جای همان موش پراقتدار
شده سوسک پرهیبتی آشکار
گودرز – دی ۹۸