چنین گفت روحانی حیلهگر
ندانم چه خاکی بریزم به سر
به ما بسته شده راه غارت ز نفت
ندانیم چه راهی باید برفت
نمودم شب جمعه بنزین گران
که تا پر کنم کیسهام را از آن
هر آنچه به دست آیدم اینچنین
کنم خرج اقشار مستضعفین!!!
بر افروختم زین عمل آتشی
از آن خاست صد شعله سرکشی
گرفته کنون ریشه و ریش ما
جهنم هویدا شده پیش ما
خروشید ملت به بانگ رسا
بگفتند خودت هستی ای بیحیا
ز حزبالله و حوثی و دیگران
که هستند درمانده و ناتوان
ز بشّار و عمالتان در عراق
نمایند از پول ما ارتزاق
بدانند همه خلق، ترفندتان
بخوانند با زیرکی دستتان
تمام نظام اندرین ماجرا
ز قدرتطلب یا ز شیطانگرا
ز صدر تا بهذیل جمله مبهوت و گیج
ز سرکردگان سپاه و بسیج
«سران قوا» هاج و واج و خمار
فرو رفته در گل به مثل حمار
سراپای «آقا» هراسان شده
تَنَش همچنان بید لرزان شده
بسیجی مفلوک و دیگر وحوش
خزیده به سوراخ مانند موش
یکی ضربه محکم و سهمگین
که میبود کوبنده و آتشین
فرود آمده بر بناگوششان
پریده ز سرها همه هوششان
قیام جوانان چو آتشفشان
بسوزاند ارکان این ظالمان
گودرز ۲۸آبان ۹۸