از جمعه میترسند
وقتی قرار اصفهان در روز جمعه ست.
این حاکمان سارق این آب و این خاک
از جمعه میترسند
در جادهها هر عابری را خوب می گردند
شاید سلاح از شهر کرد آورده باشد
ازجمعه میترسند
از شنبه میترسند
یکشنبه می لرزند
اصلا
از تمام هفته میترسند
ای جمعههای اعتراض اصفهانیها
این سارقان آبتان
این سارقان آب و آزادی
از شنبه تا پنجشنبه می لرزند
هر ثانیه هر لحظه هر ساعت
از صبح تا شب. شام تا صبح
بر خویش می لرزند
زیرا برای این شریرآخوند جلادان
تمام جادهها ناامن ناامن است
شاید سلاح از جانب مشهد بیاید
یا از طریق بانه و ایلام
یا از لرستان یا هم از اهواز
وقتی تمام این وطن در دست دزد است
از شرق تا غرب وطن بر سارق و مزدور ناامن است.
امشب نخواب ای شیخ قاتل
امشب نخواب ای دزد قاضی
امشب نخواب ای شحنه-دژخیم
امشب بلرزید و بترسید و به خواب خویش هم کابوس بینید
زیرا قرار اصفهان و زاهدان و شهر کرد و و کل ایران
روز جمعه ست
نه هر روز هفته ست.
تا صبح روز انقلاب آب و خاک و نان و آزادی و مسکن
از جمعه تا جمعه، بلرزید.
از م. شوق - ۹آذر ۱۴۰۰