از کارخانههای اعتصاب میآیند
از اصطکاک چرخدندههای عظیم استثمار
با پیشرویهای آرتروز
در مهرههای گردن و کشکک زانو
چرخهٔ سرگیجهآور سود
بر گردهٔ رنج و عرق
از کارخانههای اعتصاب میآیند
از سریال حقوقهای ناگرفته
خالی سکوت در یخچالهای بی میوه و گوشت
و شمع نگاههای شرمگین
از تاخت ناگهانی قیمتها
بر یابوی سرکش تورم
از کارخانههای اعتصاب میآیند
تنها گزینهٔ ممکن را
ـ با درسگرفتن از پاتیل مذاب
و سرخ کورههای گدازان ـ
یکی شدن با خشم خیابان یافتهاند
از کارخانههای اعتصاب میآیند
با گامهای به سفتی پولاد سرد
بر قرقرههای عظیم استخراج
کینههایشان تلانبار، در بغض کوکتل مولوتف
انفجارشان را
بیگمان، عطسهٔ کبریتی کافیست.
...
از کارخانههای اعتصاب میآیند.
ع. طارق
۸ تیر ۱۴۰۱