گفت عظما اقتدار ما کم است
این نقیصه مایه رنج و غم است
از برای گفتگو با دشمنان
ذهن ما مغشوش و درهم برهم است
اقتدار ما اساسش هارت و پورت
بوده و معروف اندر عالم است
اقتدار هارت و پورتی بعد از این
نیست قوّت بلکه درد و ماتم است
بودنش هر چند از بهر «بسیج»
قوّت قلب است و همچون مرهم است
لیکن از این اقتدار نخنما
خواری و تسلیم ما را پرچم است
شد ریال و ارز ما زین اقتدار
چون پِهِن، از بس که قرص و محکم است
گفتگو با اقتدار آبکی
خودکشی باشد که پرپیچ و خم است
من شکر خوردم که گفتم گفتگو
جایز است و یک نیاز مبرم است
سهم ما در گفتگوها هر چه هست
جامزهر است آن نه آب زمزم است
روزگار بیمروّت بعد از این
تیره و تار است و کلاً مبهم است
... . . . . . . . . . . . . . .
حضرت «آقا» بداند لاجرم
سرنگونی با نظامش مدغم است
عزم ملت بهر نابودی شیخ
همچنان پولاد و آهن محکم است
گودرز ۳شهریور ۹۷