بند بازیهای عظما محشر است
از تمام بند بازان سر تر است
بهر هر باند و جناحی از نظام
گاه سرباند است و گاهی رهبر است
با بسیج‌یها بسیجی می‌شود
چپیه دور گردنش تاج سر است
می‌دهد فرمان آتش اختیار
بر چماقداران امیر و سرور است
ضد استکبار میراند سخن
گوشه‌ای از هارت و پورت رهبر است
گاه باشد پیشتاز گفتمان
مدعی گفتمان برتر است
گاهی از بهر تَسلای بسیج
گفتمان فعل حرام و منکر است
هم بگوید این عمل مقبول نیست
اشتباه و مایه درد سر است
هم نماید چند سالی گفتگو
با همان دولت که می‌گوید شر است
می‌رُود هرجا به اذن او « ظریف»
وی زبان التماس رهبر است
بهر پیدا کردن راه نجات
چون گدایان سمٍج بر هر در است
حضرت« آقا » کنون در مخمصه
مانده‌اندر گل همانند خر است
هر دم و هر ساعتش در اضطراب
خاک ذلت هر زمانش بر سر است
در هراس از خیزش و انقلاب
قاصد مرگ نظامش بر در است
گودرز – خرداد ۹۸
