غرور آفتاب ارغوانی میهنم را
بر دوش میکشم
کشور به کشور
با دلی تبدار از تابستان داغ ۶۷
تبعید نمیشود شرافت من؛ حتی اگر تبعید شوم
قاره به قاره
در غربتی به وسعت درد
در مساحتی رساتر از صدای ارغوانی عشق
از خشم دستانم
زنجیری بافتهام
گرداگرد ترانهٔ آزادی
صدای من ۳۰هزار بار در ستارهها طنینانداز است
کهکشانی ساختهام
از خاطرات آینه و صبح
آسمان من آبیتر از کرانههای بیداری
من غرور و غیرت دادخواهی را
در طلای خون خود دارم
تبعید نمیشود شرافت من؛ حتی اگر تبعید شوم
قاره به قاره
در غربتی به وسعت درد
در مساحتی رساتر از صدای ارغوانی عشق
ع. طارق - ۲۰ خرداد ۱۴۰۱