بود از اول این رئیسجمهور
در ولایت چو وصلهای ناجور
یک رئیس ذلیل پوشالی
شکل و فرمی ز محتوا خالی
تا زمانی که «حضرت آقا»
همچو ضحّاک نشسته آن بالا
انتخابات کشک و پوشال است
بازی یک نظام دجال است
این مقام رئیسِ جمهوری
نیست جز نام و منصب صوری
با همه اسم و رسم و توصیفات
جایگاه و مقام و تشریفات
نقش او جز علیه ملت نیست
جز تدارکچی ولایت نیست
روز تنفیذ بهصورت مکتوب
باید عظما نمایدش منصوب
پیش از اعمال و ریل تحلیف اش
کرد روشن بر او، تکلیفش
انقلاب است و خط ما، میزان
نیست کاری جز این در این میدان
خارج از خط اگر رود پایت
قطع و قیچی کنم پَر و بالت
لاجرم این رئیس «یکهویی»
بارها بر اصول عظمایی
کرد تأکید و چاکرم گفتا
در رکاب تو حاضرم گفتا
متهم گر شده به اصلاحات
نیست این جز فریب و ابهامات
عاقبت این «پزشک» تازه ورود
نکند این مریض را بهبود
این مریضی که در لب گور است
بر فتادن به آن مجبور است
گودرز – مرداد ۱۴۰۳