توجه همگان جلب سوی مجلس شد
گشوده باب فضاحت به روی مجلس شد
عیان و فاش بشد گوشهیی ز اعمالش
نظام شوک شد و از ترس، گیج و بیحس شد
هر آنچه بود در آنجا ز سِروِر و اسناد
ز دست رفت و عیان کارکرد «مجلس» شد
چگونه ثروت مردم نثار اوباش است
چگونه عامه ملت فقیر و مفلس شد
هرآن که رفت در این مجلس تبهکاران
برای طرح چپاول در آن مهندس شد
هرآنچه دزد و تبهکار و شارلاتان باشد
برای کرسی پر سود آن مُوَسوِس شد
رئیس «چوب بهدست» و چماقدارش هم
برای گلّهٔ دزدان رفیق و مونس شد
امام و آیتِ شیطان این قبیله شوم
نهاد و مجلس اوباش را مؤسس شد
فقیه و رهبر و سلطان ولایت دوم
برای مکتب غارتگری مُدرِس شد
هرآنکسی که بشد طرد و آن که شد تأیید
به راه و رسم خیانت مرید و مخلص شد
در «اعتقاد» به یاسای شیخ آدمخوار
در «التزام» و عمل چاکری او حس شد
حقوقهای نجومی به همره پاداش
نکرده کار بدینسان نصیب ناکس شد
چنین بُوَد که رذالت در این جماعت نحس
عیار و شاخص رفتن درون مجلس شد
به طعنه گفت ظریفی به حضرت عظما
طلای مجلستان چون لجن نه چون مس شد
حضور آن همه گاو و خران در مجلس
اهانتی به خر و گاو هند و قبرس شد
گودرز – بهمن ۱۴۰۲