مجلس روسیاه ملایان
گیج و ویج است و شِر و وِر گویان
چون ولی نعمتش پریشانحال
سخت در اضطراب و در هذیان
حال و روزش چو رهبر الدنگ
تق و لق است و پایهاش لرزان
صدر تا ذیل و کل اعضایش
پاچهخاران و نوچه شیطان
پایگاه اراذل و اوباش
مجلس و پارلمانی از دزدان
حال این جمع مفتخوار وحوش
شدهاند «انقلابی» دوران
گفت عظما که مجلساش اینک
«با سواد پرتحرک است و جوان»
لاکن اوضاع اگر قاراشمیش است
کم بگویید چرا چنین و چنان
یک وزیری اگر خلافی کرد
وضع دولت اگر بود داغان
لال باشید و دم فرو بندید
نگشایید عنان و زیپ دهان
چند خودرو ز نوع «شاسی بلند»
هدیه یا رشوهای که داده فلان
نیست لازم که این مسائل را
بکنید در علن عیان و بیان
آخرین تیر ترکش بنده
دولتی و مجلسی است بادمجان
چون سگ و گرگ اگر به هم بپرید
نیست ما را ره خلاص از آن
گفت یک شهروند شورشگر
به «مقام معظم» شیخان
دولت نور چشمی و مجلس
که بگفتی ز وصفشان هذیان
هر دو جرثومه رذالت و شر
چون خودت هر دو زادهٔ شیطان
زود باشد تمام ارکانت
«همه با هم» ز شورش عصیان
دفتر عمر پر جنایتتان
بسته گردد در آتشی سوزان
گودرز خرداد ۱۴۰۲