برای قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷
باز مرداد رسید
بادِ مرداد آمد
خوابم آشفته شدهست
دل من با من نیست.
یادم از پنجره بیرون رفته
باد دارد همه جا میکِشدش.
برگکی
با نفسهایی تند
مشت بر پنجرهام میکوبد
ــ و دلش میلرزد ــ
دل من با من نیست
یادهایم با باد
باز میآیند باز
ــ مشتها میکوبند
به در و دیوارم... ــ
بند از بند دلم میگسلند
و همه بالینم
خیسِ خیس از
خون گلهای سرخ...
این صدای یاد است
خون مرداد است این!
خوابم آشفته شدهست
و دلم با من نیست...
س. ع. نسیم