آشفتگی و بهم ریختگی رژیم بعد از کشته شدن «فخری زاده» شاه مهره بمبسازی و اتمیاش
گیج و ویج است و مضطرب «رهبر»
که چه خاکی بریزدش بر سر
یک عدد شاه مهرهٔ اتمی
رفت از دست و گشته او مضطر
کرک و پشمی نمانده بر کُلهاش
شده همچون شغال و گرگی گر
همردیف مقام «حاج قاسم»
گشت خارج ز بیت و حلقهٔ شر
بمب سازی که نیست لنگهٔ او
در میان ایادی رهبر
هایوهوییبهپاشده که نبین
شده گوش فلک از آنها کر
وعده انتقام سفت و سخت
شده ورد زبان بار دگر
انتقامی بسان «حاج قاسم»
کس ندید سختتر از آن دیگر
بزنیم شهری از اروپا را
یا فلان کشور و فلان بندر
بکنیم پاره پاره این برجام
محو سازیم نشانهاش یکسر
باند دیگر بگفت آهسته!
نخرید بهر ما دوبار شر
بد بُوَد حال و روز ما بسیار
نکنید روزگار ما از این بدتر
گیج و منگ است این وسط «آقا»
توی گِل گیر کرده همچون خر
روزگارش از این بتر گردد
دورهٔ تاخت و تاز رسیده به سر
شورش است و قیام در تقدیر
مردمی خشمگین و عصیانگر
روزگارش سیاه خواهند کرد
با فنای نظام ضدبشر
گودرز – آذر۹۹