به امر شیخِ عظمای ولایت
سپاه پاسدارانش به سرعت
شبانه همچو دزدان حمله کردند
به کشتیهای نفتٍ بیحفاظت
چو داند حمله و جنگی نباشد
علیه او ز روی یک سیاست
چموشی میکند « آقا » هرازگاه
به پشت گرمی اهل استمالت
بدینسان میشود دلخوش بسیجی
که عظمایش چنین دارد شجاعت
جلو ریزش عمال خود را
بگیرد حضرتش با این درایت
زیکسو طاقچه بالا میگذارد
که گویا باشد اندر اوج قدرت
زسویی با آلم شنگه نماید
ز درد بیدوای خود شکایت
ظریف ویترین بیرونی ایشان
دریده دیپلماتی با نزاکت!
ولیکن «حاج قاسم» بازوی او
برای « عمق راهبرد» و جنایت
در این باره به « آقا » زیرکی گفت
بیا بشنو تو پایان حکایت
نه با این و نه با آن چهرهٔ خود
برون رفتی نداری جز هلاکت
گودرز