شیخ چنین گفت به اصحاب خویش
مرده نگشتیم و هنوز زندهایم
گرچه به یک مملکتی حاکمیم
از نفس افتاده و درماندهایم
در پیِ اهداف امام سالیان
اسب جنایت همه جا راندهایم
عمر نظام گر چه شده چهل سال
همچو حِماریم و به گِل ماندهایم
اهل مماشات نجنبند اگر
ما غزل رفتن خود خواندهایم
هدیه «اینستکس» که به ما عرضه شد
گو بدهیدش که واماندهایم
منزوی و مفلس و بیآبرو
از نگرانی و غم آکندهایم
مشکل ما لیک فراتر بود
گاری بیترمز و بیدندهایم
شیب سقوط است و لب پرتگاه
جایگهی را که در آن ماندهایم
ملت ایران به ره شورش است
ما به چه روز و رهی افتادهایم؟
خیزش و عصیان و سپس انقلاب
ما تهِ این واقعه را خواندهایم
گودرز – ۲۲بهمن ۹۷