قاضی مرگ و قاضی جلاد
شیخ اعدام و قاضی بیداد
این تبهکار قاضیالقضات
به جنایت به هر زمان معتاد
قاضیِ دیو خوی شصت و هفت
قاتل سی هزار سرو آزاد
عضو و خدمتگزار «هیئت مرگ»
واژهٔ «قتلعام» ز او در یاد
مهرهٔ برگزیدهٔ «آقا»
از میان هزار و یک جلاد
آمده تا «تحول» و تغییر
بدهد در نظام استبداد
این تحول نشستن جلاد
باشد اندر مقام یک شیاد
در حضیض زبونی و افلاس
سست و لرزان نظام از بنیاد
بنگرید حال و روز آقا را
که کند خویش را چنین ارشاد
از برای بقا و حفظ نظام
پایه را باید اینچنین بنهاد
منقبض گشتن و فرو رفتن
نیست ما را بهغیر از این امداد
گفت رندی به شیخ ضدبشر
ای عمود نظام استبداد
انتخاباتتان همه افسون
جابهجایی قاتل و شیاد
رأی مردم به این نمایشتان
که بگویند هماره با فریاد
انزجار از ولایت شیخان
سرنگونی و مرگ استبداد
گودرز – اردیبهشت ۱۴۰۰