زدست این فضاهای مجازی
نباشد شخص عظما هیچ راضی
دلش خون است و احوالش پریشان
شده خاری به پهلویش مجازی
هر آنچه حضرت ایشان نماید
به میدان جنایت ترکتازی
اگر چه دقت و وسواس دارد
که از پرده نیفتد هیچ رازی
ولیکن این مجازی بیمروت
در افشایش نماید یکه تازی
بگوید هر چه ما کردیم و گفتیم
کند اعلام و افشایش مجازی
مجازی ول شده آن را ببندید
کند آسان امور «فتنه» سازی
مدیریت کنیدش بیمحابا
نداریم با کسی شوخی و بازی
اگر در عالم عین و حقیقت
مرادف گشتهایم با حقه بازی
مجازی عامل و اسباب کار است
نماید بهر ما پروندهسازی
من عظما که گویندم معظم
شدم رسوای عالم با مجازی
در این باره به او گفتا ظریفی
تو ای وارفتهٔ از خویش راضی
سرانجامت زوال و انهدام است
شود ایران ز لوثَت پاکسازی
گودرز – فروردین ۱۴۰۰