نشاط و شادی و رویش به نام نوروز است
خروش مرگ زمستان کلام نوروز است
نسیم و بوی بهاری که در هوا پیچید
نشان آمدن خوش خرام نوروز است
گذشت دور زمستانیان دیو آئین
افول هیبت آن از قیام نوروز است
جمود و سردی و تاریکی زمستانی
تمام هیمنهاش زیر گام نوروز است
بهار و هر چه ره آورد اوست در گلشن
ز رزم روز و شب و مستدام نوروز است
برای مرگ زمستان شوم و رخوت دی
نثار سرو و صنوبر مرام نوروز است
هزار سرو قد این حاکم زمستانی
گرفت و از ستماش تلخ، کام نوروز است
فنای دیو در آتش فکندن آن است
سزای اوست و از او، انتقام نوروز است
در آستان بهاران و جشن فروردین
خجسته باد رهایی، سلام نوروز است
زمان رزم و خروش است و فصل بشکفتن
قیام و شورش و خیزش پیام نوروز است
گودرز - نوروز ۱۴۰۲