برای قیامآفرینان آبان۹۸
به عصر هیبت سقوط
افول و حیرت هبوط
تو آن حماسه که شکست
طلسم بختک سکوت
شگفتتر ز شلعهها
تویی که گُر گرفتهیی
به دور بیهزینهگی
ز خون خود چکیدهیی
پریشْزلف و کرده خوی
تبار آرشان به صف
هلای کوی سووشون
صُراحی و سحر به کف
به کوی تو که آب و نان
صفیر و نعرهٔ زمان
صفیر شعلههای تو
جواب غارت ددان
غبارروب عصر بد!
قفسشکستهٔ جوان!
رد شده از لشگر شک
مژدهرسان میتوان!
رهزن عشق تو نشد
نوالههای ناگزیر
پریدهیی ز سیب دام
شبگیر شرقیِ دلیر
س. ع. نسیم
آبان۹۹