به یاد اشرف رجوی اسطورهای جاودان، در قامت یک آرمانشهر و موسی خیابانی،
سردار راست قامت ایستادگان مشعل به دست، در حماسیترین نبرد معاصر
پلک باز تلویزیون
کمانهٴ خبر
در گوش زعفرانیة تهران
فرود آر. پی. جی
بر ایستادگی دیوارهای سوراخ سوراخ
لانگ شات پیر اوین
غرور حماسه در مشت گره کردهٴ «سردار»
کجاست قصیدهٴ زیبایی
تا صلابت ابروان کشیدهٴ او را
نگاره کند؟
معصومیتی کوچک
بر دستان خونچکان قهقهای چرکین
زنی آسمان نگاه، با پیراهنی از لبخند گل سرخ
پشت به سپیدی آهستهٴ برف
لشگر عاطفههای مجروح
شرشر آهستهٴ اشک بر گونهٴ ناباوری
و شکفتن یک نام،
در قابی از غرور
در گرمای اعتماد خلق
***
این گونه متولد شد بر برگ شکستهٴ تقویم
۱۹بهمن ۶۰
نامی که شانه به شانهٴ عشق
تا همیشهٴ یاد جاری است
***
چه کسی میگفت خاموش شد اشتیاق تماشای شکوه؟
چه کسی میگفت تبرآجین شد دست با مشعل سرخ؟
نام او لعنت باران باد!
از چیست این همه پچ پچ عطر
در نوآیند سبز بهار؟!
ع. طارق