من به آیینه ارادت دارم
کفشدوزکها
خوش پوشتر از من هستند
عنکبوت گوشه سقف
چه مهارت دارد!
راستی! سنگ متانت دارد
روزگاری است که من
غرق در دیدن باغ
با نسیم،
با شکوفه،
سریک سفرهٔ سبز
می نشینم
روزگاری است
که در سوگ شقایق هرشب
درغم لاله، شریکم
قاصدک
با من همبازی بود
هم صدا با مادر
روی یک سجاده
می نشستیم، دعا میکردیم
یا برای پر پروانه، برای باران
گاهی غزلی می خواندیم
حامد ص. آذر۱۴۰۲