نا و بی آمده بودند پای پنجره و تظاهرات میکردند.
گفتیم مگر پای پنجره محل اعتراض و تحصن است. گوش دادیم دیدیم شعار میدهند:
عدم برو حیا کن! افعال را رها کن!
جای ما را گرفتند! ما اعتراض داریم!
جایگزینی ممنوع است!. تغییر دستور ما! یک کار نامشروع است!
پنجره را باز کردیم دیدیم یک گزارشگر هم پای پنجره دارد از صحنه گزارش میدهد:
بینندگان عزیز! میبینید که هر چه نا و بی و نه در زبان فارسی هست دارند اینجا تجمع اعتراضی میکنند.
بعد گزارشگر با یک مفسر زبان فارسی مصاحبه میکند:
مفسر: اینها راست میگویند. اگر غربالی برداریم و نوشتههای این روزها به زبان فارسی را غربال کنیم، از هر سوراخ غربال چند عدم میریزد. عدم اطمینان داشتم! عدم استقبال میزبان از مهمانش! عدم وجود علم و اطلاع کافی. عدم تمرکز داشتم... عدم ایمان به این موضوع...
گزارشگر: این عدم از کجا آمده؟
مفسر: عدم قبلاً از زبان فارسی آمده. اما معنایش نیستی بوده است. در مقابل وجود، عدم را داشتهایم. اما حالا این آقای عدم دارد فراتر از نقش خودش، کمکم دخالتی در دستور زبان فارسی میکند و قانون منفیکردن افعال و کلمات را تغییر میدهد. بعد میبینیم که:
اطمینان نداشتم، تبدیل میشود به عدم اطمینان داشتم!
استقبال نکردن میشود عدم استقبال،
نبود میشود عدم وجود!
ناآگاهی، و بیخبری میشود عدم اطلاع
تمرکز نداشتم میشود عدم تمرکز داشتم!
گفتیم مگر پای پنجره محل اعتراض و تحصن است. گوش دادیم دیدیم شعار میدهند:
عدم برو حیا کن! افعال را رها کن!
جای ما را گرفتند! ما اعتراض داریم!
جایگزینی ممنوع است!. تغییر دستور ما! یک کار نامشروع است!
پنجره را باز کردیم دیدیم یک گزارشگر هم پای پنجره دارد از صحنه گزارش میدهد:
بینندگان عزیز! میبینید که هر چه نا و بی و نه در زبان فارسی هست دارند اینجا تجمع اعتراضی میکنند.
بعد گزارشگر با یک مفسر زبان فارسی مصاحبه میکند:
مفسر: اینها راست میگویند. اگر غربالی برداریم و نوشتههای این روزها به زبان فارسی را غربال کنیم، از هر سوراخ غربال چند عدم میریزد. عدم اطمینان داشتم! عدم استقبال میزبان از مهمانش! عدم وجود علم و اطلاع کافی. عدم تمرکز داشتم... عدم ایمان به این موضوع...
گزارشگر: این عدم از کجا آمده؟
مفسر: عدم قبلاً از زبان فارسی آمده. اما معنایش نیستی بوده است. در مقابل وجود، عدم را داشتهایم. اما حالا این آقای عدم دارد فراتر از نقش خودش، کمکم دخالتی در دستور زبان فارسی میکند و قانون منفیکردن افعال و کلمات را تغییر میدهد. بعد میبینیم که:
اطمینان نداشتم، تبدیل میشود به عدم اطمینان داشتم!
استقبال نکردن میشود عدم استقبال،
نبود میشود عدم وجود!
ناآگاهی، و بیخبری میشود عدم اطلاع
تمرکز نداشتم میشود عدم تمرکز داشتم!
گزارشگر: یعنی کمکم ممکن است بهجای ناداری، بگوییم عدم پول داشتن. بهجای نافهمی، بگوییم عدم فهم... . فارسی نویسان عزیز! راستی آیا آنها که مینویسند، نباید به فکر ورود خودبهخودی واژهها و تغییر دستور زبانشان باشند؟.