در سالمرگ دجال عظما حزین و بد حال
شاید که یاد آن دیو او را دهد پر و بال
هر ساله بر هیولا باید کند توسل
تا اندکی تسلی گیرد ز نام دجال
تنها فقط امام اش شاخص بشد برایش
الهام بخش او بود در جرح و قتل اطفال
یک سیرک و یک نمایش اطراف گور دژخیم
بهتر ز هیچ باشد در این وضع و احوال
لاکن کنون قضایا رنگ دگر گرفته
گردد برایش از پار صد بار بدتر امسال
روز و شباش سراسر در بیم و اضطراب است
ترسد که «اغتشاشات» گردد دوباره فعال
این بانگ را شنیده رنگ از رخش پریده
فریاد مرگ بر شیخ گیرد ز حضرتش حال
تصویر نحس خود را چون دیده در خیابان
اندر میان آتش خاکسترش لگد مال
فردا دوباره فریاد خشم و خروش و طوفان
بر دفتر نظامش آنگاه مهر ابطال
گودرز خرداد ۱۴۰۲