بهمناسبت ۳۰دی
تقدیم به مسعود
آزادیت بهار بیخزان میهنم را،
در سربلندی نامت نوشت
و شادی گمشده در باغ چشمان ملتی مغموم از ستم
جوانه زد…
در سلطه شقاوتی که انجماد مرگ را،
در دشتهای میهن فاطمیها و حنیف ها
جاری میخواست،
صاعقه کلامت در فدای همه چیز،
از بام اوین
تا کرانههای خزر و تا موجهای خلیج،
داغ تسلیم را بردل دشمن نهاد…
و خلق ات رهایی را در تویافت…
دشتها آینهدار سنت توست
در « مقاومت به هرقیمت»…
و اینک
نامت رمز ماندگاری است
در توفش نبرد کانونهای شورشی…
دریادلانی از تبار شهیدان،
که در ظلمات سلطه خونبارترین ستم،
در سرشاری از عشق به تو؛ و رسمت
سربلندی را از آن زیباترین وطن کردهاند…
خاک میهن پرغرور بیقرار گامهای توست
برما ببار سخت…
م. آزاده