خواهد آمد روزی که انسان،
برادر انسان خواهد شد
در رقابت برای صعود عدالت
بر سکوی دانایی
و مسابقهٔ بخشیدن خود
برای خوشبختی همنوع
خواهد آمد روزی که زیبایی کافوری ماه،
بر خوشههای تازهٔ احساس
خواهد شکفت
و باد
پیغام ابریشم مهربانی خواهد بود
برای گونهٔ گلانداختهٔ شوق
خورشید طبق طبق عسل جار خواهد زد
و آب طراوت آبی آوازش را
در بخشیدن آخرین قطرهٔ خود،
به تشنگی خواهد جست
خواهد آمد روزی که سکوت برفی ماه
برای ضیافت چشمها کافی باشد
روزی جای دشنام،
شعر حکومت خواهد کرد
بر قبیلهٔ رنگارنگ زبانها
برگهای گریان درختان،
در چارراههای پرعابر دانایی
کتابِهای جلد گالینگور مجانی خواهد بود
و سبز به سبز رازها باز خواهد گشت.
روزی خواهد آمد که هیچ کس،
تنهاییِ شاعران را،
محکوم نخواهد کرد
و شعر واقعیترین حقیقت خواهد بود
...
خواهد آمد، آن روز.
ع. طارق