برای دختری که به دیدن مزار پدر شهیدش رفت
بیا! اینجایم اینجا دختر من
بپیچ، اینجا بشین بالای سر من
ببخشم! که در این خونه بسته
من این تویم سر و دستم شکسته
چی آوردی برایم ناز بابا
گل و شیرینیه؟ بگذارش اینجا
حالا پاشو در آغوشت بگیرم
الهی من واست صدبار بمیرم
بیا بابا رو بوس کن جان دختر
که بویت را ببویم هر چه بیشتر
به هر کی گفت بابایت کجا رفت
بگو پرواز کرد پیش خدا رفت
بگو بابام نشسته تو یه سنگر
داره می جنگه با شیخ ستمگر
اگه دیدی مامانت غصه داره
برو اشکاشو پاک کن باز دوباره
نگاه کن من میون دوستامم
میون همهٔ همسنگرامم.
برو تا روز آزادی ایران
بخند چون ما میجنگیم با پلیدان
بگو بابام هنوزم پیش ما هست
ببینین! عکس اون رو پرچما هست
همون شیری که می تازه با شمشیر
به روی خاک ایران بیزنجیر
م. شوق۵ آبان ۱۴۰۱