سه رأس خباثت سه عمامهدار
سه رأس جنایتگر روزگار
یکی «رهبر» است و «معظم مقام»
همان پیرضحّاک ولیّ نظام
به دیکتاتوری پیشوایش «امام»
هیولای خونخوارِ تام و تمام
دو رأس دگر هر دو درّنده خو
به جرم و جنایت مریدان او
یک «هیأت مرگی» کهنهکار
نشانش بُوَد حلقه و چوب دار
وجودش همه با شقاوت عجین
شد اعدام با نام نحسش قرین
جهالت از او باز میدان گرفت
بلاهت در او نام و عنوان گرفت
یکی دیگر از این سه رأس فساد
آخوندلمپنی است رذل و شیطان نهاد
رئیس قضاییه قاتلان
کمر بسته بر قتل پیر و جوان
از این رهبر و آن دو رأس دگر
نیاید جز احکام ضدبشر
جواب جوانان ایران زمین
به اهریمنان نهان پشت دین
اگر چه بکشتید صدها هزار
ببردید سرها به بالای دار
نخواهید رستن ز عصیان ما
از آن شورش و خشم و طوفان ما
سزای شما قوم بیدادگر
نباشد بجز آتشی پر شرر
گودرز – مهر ۴۰۰