728 x 90

عصیان به جای اشک!

عصیان به جای اشک...
عصیان به جای اشک...

کشتند دختری را این لشگر شریران

داغش فسرده کرده قلب تمام ایران

 

جرمش چه بود «مهسا» کاین‌گونه گشت پرپر

جرمش زن است و انسان، در شرع زن‌ستیزان

 

در خارزار نکبت گلها همه اسیرند

این است در ولایت قانون و رسم شیخان

 

خفاش حاکم شهر شرعش سیاهی و مرگ

بودش نبود نور است مرگش حضور انسان

 

«ارشاد» وحشی شیخ مرگ است ارمغانش

این «گشتی» شقاوت چون گله گرازان

 

گشتاپوی آخوندی گویی دریده افسار

سگهای هار «وَن» ها در کوچه و خیابان

 

کشتند و می‌کشند گر این‌گونه بی‌مهابا

«اجر و ثواب» دارد در مکتب فقیهان

 

کشتند بسی زنان را مظلوم هم‌چو مهسا

هم در کف خیابان هم در درون زندان

 

یاسای شیخ ملعون رکنش اسارت زن

تحقیر و داس و باتون تضمین قطعی آن

 

ضحاک مار بر دوش عمامه بر سر او

هر روزه ارتزاقش مغز سر جوانان

 

این دیو پیر فرتوت سهل است تا بداند

او را دگر رسیده پایان عمر و دوران

 

این دردها و داغ جانکاه و بس جگر سوز

تسکین‌شان نه اشک است بل خیزش است و عصیان

 

غرید شهر و جاری گردید رود مردم

این رودها از این پس توفنده باد و غران

 

گودرز ۲۶شهریور ۱۴۰۱

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ba0403be-97a3-4ecd-a9f7-d831e4c6cdc1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات