کارگر، بیخانه است.
اراذل و اوباش در مصدر غارتند!
راننده بیحقوق مانده
و مسافران بینان مانده شعار میدهند
اتوبوس بیبنزین مانده
و جاده بیآسفالت مانده
و ناوگان اتوبوسهای شرکت واحد،
به ناوگان سرود واحد، و خشم واحد تبدیل شده است.
مقرر است که خشم افزون شود
و کارگر و بیکار دست به دست هم بدهند
و دانشجو و زحمتکش خشم به خشم هم بدهند
تا ناوگان قیام واحد
ای ناوگان رنج!
روزیِ تو در جیب غارتگران است
غارتگر
با سفرهٴ خالیات!
نعلین خویش را پاک میکند
و در پشت میزهای حکومت ضدشرعی
حکم حلقآویز
امضا میکند
ناوگان شاعران میهنت را صدا بزن
تا خروش به خروش هم بدهند
و قصیدهیی برآورند
یا غزلی
یا سرودی
یا آتشی
که غاصبان این سرزمین را به وحشت اندازد
م. شوق