تقدیم به تکتک اعضای کانونهای شورشی و اعضای ارتش آزادیبخش
یار هجرت کرده باز آید به ایران غم مخور
یار زندان رفته آید، شیر غران غم مخور
ای تنت مجروح شد از تیر سپاه اهرمن
حال تو زین پس نکوگردد، ز گرگان غم مخور
گر چه دوران بر مراد مستبدین گشته است
دل به آزادی ببند، ای یار جانان غم مخور
گر به زندان چون برندت، از برای عشق خلق
تا کف پایت زنند، یکسر به چوگان غم مخور
گر بیاویزند تو را از پا به سقف شعبهها
چون تو داری عشق خلق در سینه پنهان غم مخور
گر ز فرقت خون جهد از ضربه این سفلگان
جانفشانی کن تمام عمر به میدان غم مخور
رهنما در محبس دجال خونآشام پیر
بانگ آزادی برآور، یار زندان غم مخور
حامد از گیلان